مجازات‌های انتظامی مقرر در قانون تشکیل نظام پزشکی

مطابق قانون فوق الذکر هر یک از متخلفین صاحب حرف پزشکی و وابسته، حسب مورد مشمول یکی از مجازات‌های مقرر در این قانون شده که عبارتند از:

الف: تذکر یا توبیخ شفاهی در حضورهیأت مدیره نظام پزشکی محل

ب: اخطار یا توبیخ کتبی با درج در پرونده نظام پزشکی

ج: مجازات مقرر در بند ب بعلاوه درج در نشریه نظام پزشکی یا الصاق رأی در تابلو اعلانات سازمان نظام پزشکی

د: محرومیت از اشتغال به حرفه‌های پزشکی و وابسته از ۳ ماه تا یکسال در محل ارتکاب جرم

ه: محرومیت از اشتغال به حرفه‌های پزشکی و وابسته بیش از ۳ ماه تا یکسال در تمام کشور

و: محرومیت از اشتغال به حرفه‌های پزشکی و وابسته از ۱ تا ۵ سال در تمام کشور

ز: محرومیت دائم از حرفه‌ی پزشکی

همچنین در خصوص مراجع ذیصلاح رسیدگی کننده به جرائم پزشکی، طبق قانون اصلاح مقررات امور پزشکی و دارویی مصوب۲۴ فروردین ۷۴ علاوه بر صلاحیت دادگاه‌های عمومی و هیأت‌های انتظامی سازمان نظام پزشکی بایستی به صلاحیت دادسرای ویژه‌ی جرایم پزشکی مستقر در تهران، شوراهای حل اختلاف ویژه امور پزشکی (وفق قانون مصوب ۳۱/۶/۸۶) مستقر در مراکز استان‌ها، صلاحیت دادگاه انقلاب (مطابق قانون اصلاح ماده ۳ مقررات پزشکی و دارویی مصوب ۱۳۳۴) و صلاحیت سازمان تعزیرات حکومتی (مطابق قانون مصوب۲۳/۱۲/۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام) اشاره کرد که در بررسی پرونده‌های مطروحه به طور آماری به ترتیب جراحان و متخصصین زیبایی و پلاستیک، متخصصین ن و زایمان و پزشکان عمومی بیش‌ترین تعداد شکایات را به خود اختصاص داده اند.

 

4-14- اُتانازی

 

4-14-1- بررسی اُتانازی در حقوق ایران

کلمه اُتانازی که واژه‌ای یونانی به معنای خوب و راحت است به مرگ خوب و راحت تعبیر می‌شود. در معنای اصطلاحی به اتمام ارادی به زندگی بیماری که امیدی به درمان وی توسط پزشک معالج وجود ندارد با رضایت خود او و یا نزدیکانش.

اُتانازی بر دو نوع است:

فعال یا مستقیم

انفعالی یا غیرمستقیم

در نوع اول که پزشک به طور مستقیم با تزریق دارو و یا… به حیات بیمار پایان می‌دهد. اما در نوع دوم پزشک با انجام ندادن اعمالی که موظف به انجام آنها می‌باشد همچون: تجویز دارو و یا عملیات‌های جراحی در جهت بهبود بیمار خودداری کرده و این عمل منجر به فوت بیمار نیز بشود.

اُتانازی برای اولین بار توسط مجلس قانون گذاری هلند در سال 1984 به تصویب رسید. از جمله شرایط مقرر برای مجوز این عمل مبتلا بودن بیمار به بیماری لاعلاج و اعلام رضایت خود بیمار با این عمل می‌باشد. همچنین پزشک معالج موظف است با پزشک دیگری نیز در این باره م بکند. امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته اُتانازی رسماً پذیرفته شده است همانند: فرانسه، اتریش، سوئیس، بلژیک و در برخی از ایالت‌های آمریکا.

حال به بیان دلایل موافقان و مخالفان این پدیده‌ی نوظهور می‌پردازیم:

از مهم‌ترین دلایل مخالفان با اُتانازی، همانا عامل مذهب است. ادیان الهی قتل نفس و یا خود کشی را توسط خود فرد یا دیگری مورد نکوهش فراوان قرارداده اند. در قرون وسطی از دفت افرادی که خودکشی می‌کرده‌اند در قبرستان‌های عمومی خودداری می‌کرده‌اند. همچنین در ادیان مسیحیت، یهودیت نیز زندگی را موهبتی از خداوند متعال دانسته و به شدت با آن به مخالفت پرداخته‌اند.

در دین مبین اسلام نیز در آیات فراوانی از قرآن مجید کراهت این عمل بیان شده است از جمله در آیات: 29 سوره نساء، در آیه 61 سوره نحل، در آیه 154 سوره آل عمران به آن اشاره شده است و سختی‌ها و از مشکلات زندگی بشری به عنوان آزمایشی الهی از جانب خداوند یاد کرده‌اند.

در حال حاضر در موضوع اُتانازی نص صریحی در قوانین موضوعه کشور به تصویب نرسیده است اما مستفاد از فتواهای فقهای اسلام این است که قتل بیمار حتی در صورت اعلام رضایت وی و با انگیزه‌های خیرخواهانه و ترحم آمیز انجام گیرد تعرض به حق الله و حق الناس است. البته قانون مجازات اسلامی اسبق در ماده 268 رضایت مجنی علیه را مسقط حق قصاص و دیه از جانب اولیای دم قرار داده بود و از این طریق می‌شد حق الناس را توجیه کرد اما از جنبه حق الله هنوز عمل حرام و معصیت آن باقیست. البته در این مابین نظر بعضی از فقها بر بسط دادن قاعده تسلیط است آن چنان که عقیده دارند فرد بر مال و جان خویش سلطه دارد و می‌تواند با اراده خود در شرایطی خاص به آن پایان دهد. اما مخالفان ابراز کرده‌اند که در اسلام مسلمانان به صبر و شکیبایی توصیه شده‌اند و حیات انسان امانتی در دستان اوست که تنها باید از آن مراقبت کند زیرا خود آن را خلق نکرده است که حال مجوز نابودی آن را داشته باشد.

به درستی قضاوت صحیح راجع به این موضوع از حوصله بحث خارج است. همین بس که برای ترویج این فرهنگ در مواردی که به حقیقت زندگی برای فرد و یا اعضای خانواده وی مشقت بار بوده و عزت نفس فرد اجازه غوطه‌ور شدن و شرمنده شدن فرد در مقابل دیگران را نمی‌دهد، نیاز به فرهنگ سازی گسترده و تصویب آیین‌های دادرسی ویژه می‌باشد تا عمل به آن مجوز قتلی در دستان مسئولین نگردد.

آیا به لحاظ فقهی میان ضمان قهری و عقدی فرقی وجود دارد؟

چنان که گذشت، مهم‌ترین فرق ضمان قهری و قراردادی این است که در مسئولیت قراردادی توافق برخلاف امکان دارد، چون قرارداد تابع اراده‌ی آزاد متعاقدین است، اما در مسئولیت قهری چنین چیزی ممکن نیست. چون مسئولیت قهری به حکم قانون است و کسی نمی‌تواند بر خلاف حکم قانون توافق کند. آیا این فرق گذاری مورد تأییدیه فقه است؟

لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:

مسئولیت مدنی پزشکان و پیراپزشکان

 

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها